بالاخره امتحانات این ترم هم به پایان رسید و این برای خیلی ها پایان دوره کارشناسی بود.

خیلی ها آخرین برگه امتحانی کارشناسی را تحویل دادند - خیلی ها آخرین غذای سلف را خوردند - خیلی ها آخرین نماز جماعت دانشکده را خواندند - خیلی ها بغض گلویشان را گرفت - بعضی از دوستان کیلومتر ها از هم فاصله گرفتند - می دیدم که خیلی ها آخرین عکس دور همی را می گیرند

این اتفاق هر سال برای یکی از ورودی ها اتفاق می افتد ولی من امسال بود که تمام اینها را دیدم

شاید به این علت که خودم هم جزو آنها بودم

حالا می فهمم چرا با این که هر از چند گاهی خبر درگذشت یک دوست یا آشنا را می شنویم ، آن طور که باید و شاید درس نمی گیریم

می ترسم وقتی متوجه شویم که خودمان هم یکی از آنها باشیم !

می ترسم وقتی معنی (( انا لله و انا الیه راجعون)) را بفهیم که خودمان جزو راجعون باشیم !

ای کاش آرزو های طولانی به ما مجال فکرکردن می داد

ای کاش سنگینی بار گناه چشم بصیرت ما را کور نمی کرد

ای کاش آن روزی که آخرین نفسها را در این جهان فانی می کشیم بغض گلویمان را نگیرد !

ای کاش طوری زندگی کنیم که حسرت گذشته های از دست رفته ، آتش به قلبمان نزند

ای کاش به گونه ای باشیم که بعد رفتن ، کسی از ما به نیکی یاد کند !

ای کاش قدر دور هم بودن ها را بدانیم قبل از آن که جدایی نصیبمان شود

ای کاش ...

بیایید تا هنوز نفس می کشیم به یاد هم باشیم و با زبانی که گناه نکرده برای یکدیگر دعا کنیم

شعبان و رمضان را قدر بدانیم و در شب قدر برای عاقبت بخیری هم دعا کنیم

هر کجا دلمان شکست برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان دعا کنیم

الهم عجل لولیک الفرج