خواهرم , ما حرامی ها را حلال کن

خواهران، برادران!
اكنون شهيدان مردهاند، و ما مردهها زنده هستيم. شهيدان سخنشان را گفتند، و ما كرها مخاطبشان هستيم، آنها كه گستاخي آن را داشتند كه ـ وقتي نميتوانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بيشرمان مانديم، صدها سال است كه ماندهايم. و جا دارد كه دنيا بر ما بخندد كه ما ـ مظاهر ذلت و زبوني ـ بر حسين(ع) و زينب(س) ـ مظاهر حيات و عزت ـ ميگرييم، و اين يك ستم ديگر تاريخ است كه ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزيزان باشيم
خدایا : این چه حکمت است؟ این چه سرنوشتی ست برای ملت علی
دشمنان ما در معامله ای که با ما می کنند همه چیز به ما میدهند شکم میدهند،چگونه بازی کردن با زیر شکم میدهند،آزادی بیان میدهند(در حالی که آزادی فکر را از ما برده اند) ما خیال میکنیم انسان شده ایم، آدم شده ایم در حالی که در این معامله سنگین شعور ما را ، آگاهی ما را از ما میگیرند که دیگر نمیتوانیم تشخیص دوست را از دشمن بدهیم و ما را به خر های انسان نما بدل میکنند.
آری دنیا بر ما مظاهر ذلت و زبونی بخند و ای روزگار این ذلت و زبونی را در تاریخ ثبت کن و بنویس که ما ملتی بودیم که لیاقت این بزرگان را نداشتیم.
دوستان!
در اين تشيعي كه، اكنون به اين شكل كه ميبينيم درآمده است و هر كس
بخواهد از آن تشيع راستين جوشان بيدار كننده، سخن بگويد، پيش از دشمن، به دست دوست
قربانيش ميكنند










